زمانی که در اورشلیم بودم، این تخته سفید کوچک شگفتانگیز را داشتم که اندازه مناسبی برای من بود. در طول جلسات آموزشی، من آن را بلافاصله بیرون میآورم، شروع به کشیدن چیزها میکنم و جلوی وبکم میگذارم. هنگامی که ما شروع به بسته بندی وسایل خود کردیم تا به کانادا برگردیم در دسامبر گذشته، جایی برای آن وجود نداشت، بنابراین آن را به اورشلیم بازگرداندم. فکر کردم: «مطمئناً میتوانم یک مورد جدید در آمریکای شمالی تهیه کنم».
خوب، من به سرزمین فروشگاه های بزرگ و انتخاب مصرف کنندگان بزرگ بازگشتم و هیچ جا نتوانستم جایگزین مناسبی پیدا کنم. مضحک بود: همه چیز یا خیلی کوچک بود، خیلی بزرگ، یا به دیوار پیچ شده بود. من مجبور شدم به خرید این هیولای سبز که حدود یک متر طول داشت و فوق العاده ناتوان بود، بسنده کنم. در پایان یک شب تدریس، بازوهایم از بالا نگه داشتن آن لعنتی درد می کردند.
فکر کردم باید راه بهتری وجود داشته باشد. بنابراین چندی پیش یک تبلت نقاشی از Wacom خریدم. قلم بامبو.
من آن را برای حدود 10 دقیقه امتحان کردم، آن را بسیار خسته کننده دیدم و آن را کنار گذاشتم. منظورم این است که برای نقاشی درختان و ابرها و غیره خوب بود، اما نه دقیقاً آن چیزی که برای کشیدن مولکول ها لازم داشتم.
یک هفته بعد، من در نمایندگی مک محلی خود بودم و به دنبال خرید یک تبلت به روزتر بودم که واقعاً کار را انجام می داد. سپس متوجه مشکلم شدم – من از Corel Painter به جای نرمافزار طراحی تبلت واقعی استفاده میکردم (هیچکس من را به مهارت فنی متهم نکرده است).
پنج دقیقه با نرم افزار Moo Tablet Draw و من عاشق شدم.
حدود یک ماه پیش بالاخره از چرخیدن دور وایت برد خود دست کشیدم و شروع به استفاده از قرص تبلت برای آموزش در اسکایپ کردم. همه چیز بسیار بهتر به نظر می رسد – و احساس می کند.
تا کنون هیچ شکایتی در مورد تکنیک قدیمی “نشان دادن تخته سفید و سپس برداشتن آن” نداشته ایم. به علاوه می توانم فایل ها را بعد از اتمام جلسه ذخیره کنم و بعد از آن برای دانش آموز ایمیل کنم. و ساختن تصاویر زیبا آسان است.
تنها عیبش این است که ۶ ساعت در شب تخته وایت برد را در دست نمیگیرم، بنابراین باید یک تمرین جایگزین برای بالاتنه پیدا کنم.