شیمی ارگانیک

من اخیراً ایمیلی از خواننده ای دریافت کردم، استو (نام واقعی او نیست) که به من گفت که در شیمی آلی 1 نمره A گرفته است، و به سرعت همین کار را در سازمان 2 انجام می دهد. از او پرسیدم که آیا مایل است این کار را انجام دهد. نحوه انجام این کار را با خوانندگان این وبلاگ به اشتراک بگذارید. فکر می کنم قبول دارید که این داستانی از فداکاری فوق العاده، سخت کوشی و توجه به جزئیات است. بقیه را به استو می سپارم [note: emphasis and subtitles have been added by me]

————-

چگونه یک A در ارگانیک گرفتم 1

حدس می‌زنم باید با کمی کردن کارهایی که در ارگانیک 1 و تا کنون در ارگانیک 2 انجام داده‌ام شروع کنم، سپس می‌توانم نحوه انجام آن را توضیح دهم.

بنابراین، تابستان امسال در ارگانیک 1، ما یک مسابقه (بیشتر بررسی مطالب از ژن شیمی، یعنی شیمی اسید باز، ساختارهای لوئیس، و غیره: 10٪)، HW (25٪)، 2 تست (هر کدام 20٪) و یک تست نهایی داشتیم ( 25 درصد.

هر یک از آزمون ها دارای 5 (از 100) امتیاز اضافی بود، بدون اعتبار اضافی برای مسابقه، فقط یک تار اعتبار اضافی برای HW، که از طریق Sapling بود. اعتبار اضافی یک تقویت خوب بود، و 105 امتیاز را در دسترس قرار داد اما فقط 100 امتیاز را در نظر گرفت. بنابراین، هر امتیازی که ذکر می‌کنم بدون منحنی است، اما شامل 5 امتیاز اعتبار اضافی است

من در همه چیز به جز امتحان اول 100٪ گرفتم. نمره اولیه من 83 درصد بود، اما برای درجه بندی مجدد ثبت نام کردم و 87 درصد گرفتم. بیشتر در این مورد بعدا..

تا به حال در Organic 2، ما اولین امتحان خود را هفته گذشته دادیم و من 99.5٪ امتیاز گرفتم.

حالا چطور این کار را کردم:

1. آماده سازی دوره

من واقعاً یک استراتژی کلی ندارم، و نمی‌توانم بگویم که استراتژی من ظریف‌ترین یا کارآمدترین است، اما می‌توانم بگویم که در حال رسیدن به آن هستم. به خصوص در آغاز، بیشتر از تاکتیک های «محاصره» بود.

یکی از عادت های بد من (؟) در کلاس ها این است که از سرعت کلاس جلوتر می گیرم، گاهی اوقات در طول تعطیلات ترم تمام مطالب را یاد می گیرم. بنابراین، با دانستن شهرت شیمی آلی، تصمیم گرفتم به دلیل نبود کلمات بهتر، «به ساختمان در حال سوختن بروم و به جای ترس از آن، با آن مقابله کنم. حدس می‌زنم می‌توان گفت که اولین قدم من این بود که به طرز فکری درست وارد شوم.

بعد، من زود شروع کردم، قبل از شروع ترم. به این ترتیب، من توانستم حدود 4-5 فصل جلوتر از سخنرانی بمانم. کاری که من انجام می‌دهم این است که فصل را از قبل بخوانم تا بدانم چه خبر است، سپس دوباره آن را به آرامی بخوانم و تمام مشکلات را انجام دهم. اگر کلمه یا مفهومی بود که نمی دانستم، تا زمانی که آن را درک نکرده و به آن مسلط نشده باشم، جلو نمی روم. من تقریباً هر مکانیسم و ​​مولکولی را که می توانستم پیدا کنم ترسیم کردم. من دفترچه های پر از مولکول و مکانیسم دارم. این یک سرمایه گذاری زمانی جدی بود.

بنابراین به هر حال، بسته به سختی، احتمالاً حدود 10-20 ساعت برای هر فصل وقت گذاشتم. بسیاری از این زمان به خوبی صرف شده بود، اگرچه بخشی از آن هدر رفت، زیرا بعداً در سخنرانی، معلم بر برخی قسمت‌ها تأکید می‌کرد و در عین حال برخی دیگر را نادیده می‌گرفت، می‌خواست ما در مورد واکنش‌ها/مکانیسم‌های خاصی بدانیم، اما حتی به برخی دیگر اشاره نکرد. اگرچه رویکرد من کارآمد نبود، اما زمانی که وارد سخنرانی شدم به سطحی نزدیک به تسلط بر آن مفاهیم رسیدم. این به من این امکان را داد که همه چیزهایی که معلم درباره آن صحبت می کرد را کاملاً درک کنم و سؤالات مربوطه را بپرسم.

2. آمادگی برای امتحان

حدود یک یا دو هفته قبل از امتحان، فهرستی از «مشکلات کتاب پیشنهادی» را که معلممان به ما می‌داد می‌گرفتم و آن مشکلات را برای فصل‌های مربوطه دوباره کار می‌کردم. به خاطر داشته باشید که من قبلاً این مشکلات را انجام داده بودم، اما تا این مرحله گاهی اوقات 3-4 هفته قبل بود. هر مشکلی که با آن مشکل داشتم در لیستی قرار می گرفت و من به کار مجدد آنها ادامه می دادم تا زمانی که از لیست حذف شوند.

کتاب “شیمی آلی به عنوان زبان دوم” کمک بزرگی بود، به ویژه برای IR و NMR. من فقط فصل های کتاب درسی را در مورد این موضوعات مرور کردم، زیرا این کتاب نکته مندتر و مرتبط تر بود.

3. سازماندهی یادداشت ها و واکنش ها

یکی دو روز بعد از سخنرانی، تمام یادداشت هایم را جمع آوری می کردم. مفاهیم به صورت طرح کلی از سند Word تبدیل می شوند. واکنش ها وارد دفترچه واکنش من می شوند. در اینجا شرحی از دفترچه واکنش من است:

4 بخش:

  1. فهرست زمانی از واکنش ها با مواد اولیه، شرایط و محصولات. هر واکنشی که مکانیسم آن در کلاس مورد بحث قرار گرفت دارای یک * است
  2. فهرستی از مکانیسم ها
  3. فهرستی از واکنش‌های سازمان‌دهی‌شده بر اساس محصول اولیه معمول، یعنی واکنش‌هایی که با آلکن‌ها شروع می‌شوند، شروع با R-OH اولیه، R-OH ثانویه، اپوکسیدها، اکسیدکننده اولیه R-OH، و غیره
  4. فهرستی از واکنش‌های سازمان‌دهی‌شده بر اساس محصول نهایی مشترک (یکپارچهسازی با سیستمعامل) یعنی واکنش‌هایی که به آلکن‌ها، R-OH اولیه، آلکان‌ها و غیره ختم می‌شوند.

واکنش‌های فهرست‌های 1،3،4 همگی نمایه‌سازی شده‌اند. به عنوان مثال، هیدروبوراسیون ممکن است به عنوان #28 در هر لیست ذکر شود. این امر شناسایی خطاها، حذفیات، مولکول های آزمایشی را که می توان بهبود بخشید آسان می کند. بیشتر مولکول ها مولکول هایی بودند که در سخنرانی ارائه شدند. برخی از آنها از مولکول های نمونه اولیه استفاده کردند. من این کار را انجام دادم اگر بخواهم مفهوم استریوشیمی خاصی را نشان دهم یا نشان دهم که چگونه معرف های مختلف به محصولات مختلف با یک مولکول و غیره منجر می شوند.

مطالعه اصلی من از واکنش ها با لیست های 3+4 بود. من متوجه شده ام که شناسایی واکنش دهنده ها و محصولات معمولاً بسیار آسان است اگر یکی یا دیگری و شرایط را بشناسید، اما به خاطر سپردن همه شرایط می تواند چالش برانگیز باشد، بنابراین این چیزی است که من روی آن تمرکز کردم.

4. واکنش های یادگیری

کاری که من این لیست ها را انجام می دهم این است که یک تکه کاغذ بیاورم، همه شرایط را بپوشانم، و ببینم چه تعداد می توانم روی کاغذ بنویسم. هر چیزی را که از دست می دادم یک X در کنار آنها می گرفتم. من به مرور لیست‌ها ادامه می‌دادم، فقط لیست‌های نادرست را تکرار می‌کردم تا زمانی که همه Xs از بین بروند. سپس دوباره هر گروه را مرور می کردم. اگر من می توانستم همه آنها را به خوبی انجام دهم، آن گروه یک علامت تیک می گرفت. سپس، کمی صبر کنید، به آن بازگردید. اگر باز هم می‌توانستم دوباره گروه را به خوبی انجام دهم، یک علامت تیک دیگر. هنگامی که به 5 علامت برای هر گروه رسیدم، به یاد آوردم که تمام واکنش ها عرق نبود.

من و یکی از دوستانم برای مدتی مشکلات سنتز را معامله کردیم. متوجه شدم که فقط با نوشتن آنها و دیدن همه راه های مختلف که می توانم گروه های عملکردی را در 2 مرحله، 3 مرحله و غیره جابجا کنم، چیزهای زیادی یاد گرفتم.

این نوت بوک واکنش کمک بسیار خوبی بود، اما متأسفانه تا زمانی که کاملاً به Organic 1 راه پیدا نکردم آن را کشف کردم. دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!

5. پیگیری اشتباهات

کار دیگری که انجام دادم این بود که لیستی از هر اشتباهی که در هر امتحان انجام دادم را نگه داشتم. این شامل اشتباهات مفهومی، فنی و شناختی بود. به عنوان مثال، با توجه به مدت زمانی که روی آن سرمایه گذاری کردم، در اولین امتحانم خیلی بد انجام دادم. در دو دسته اول کم نداشتم اما اشتباهات شناختی زیادی مرتکب شدم. من کمی بیش از حد اعتماد به نفس داشتم، به طوری که با وجود اینکه چند بار کارم را بررسی کردم، متوجه اشتباهات زیادی نشدم. همچنین، از آنجایی که من به نحوه قالب بندی تست های ارگانیک عادت نداشتم، این من را کمی پرت کرد. من اشتباهات واقعا احمقانه ای مرتکب شدم.

من یک اشتباه را به یاد می آورم که در آن سوال پرسیده شد تا اضافه کردن رادیکال آزاد HBr به یک آلکن را مشخص کند. من فکر کردم که من یک عکس داغ و جزئیات مکانیسم هستم، حتی اگر این درخواست نشده باشد. همچنین، من کاملاً مطمئن نبودم که هنگام گفتن “طرح کلی” چقدر جزئیات مورد نیاز است، بنابراین تصمیم گرفتم آن را ایمن بازی کنم و ثابت کنم که می دانم درباره چه چیزی صحبت می کنم. خب من همه چیز رو دقیق کردم به جز اینکه یادم رفت آلکن شروع رو بیرون بکشم!!!!! این قطعاً در لیست قرار گرفت. اخلاقیات داستان این بود که از هر اشتباهی درس بگیریم. همچنین، چند مفهوم استریوشیمی (مخصوصا مزو) وجود داشت که من هنوز به اندازه کافی قوی نبودم، بنابراین باید به سرعت آنها را کشف می کردم.

6. سخنان پایانی نصیحت

توصیه دیگر این است که عقب نمانید و سعی کنید همه چیز را همانطور که ارائه می شود درک کنید. اگر چیزی خارجی به نظر می رسد، باید فوراً با آن آشنا شود. موارد را جستجو کنید، مسائل تمرینی اضافی را انجام دهید. من احتمالاً هزاران مشکل را انجام داده ام … خیلی بیش از آن چیزی است که حتی می خواهم به آن فکر کنم.

احساس می کنم الان کمی کارآمدتر هستم. وقتی وارد کلاس می شوم، هنوز تمام فصل را خوانده ام و اکثر مسائل تمرینی یا حداقل موارد توصیه شده را انجام داده ام. گاهی اوقات، اگر تمام مشکلات یک فصل را انجام ندهم، مواردی را انجام می دهم که مشابه موارد توصیه شده است، زیرا در تست ها ظاهر شده اند. من سعی نمی‌کنم همه واکنش‌ها را قبل از سخنرانی حفظ کنم، زیرا نمی‌دانم معلم می‌خواهد کدام‌ها را بدانیم. به خاطر سپردن همه آنها فقط وقت تلف می کند.

همچنین، من همیشه در هر کلاسی که شرکت می کنم، تکالیف را «امتیاز رایگان» می دانم. زمان زیادی وجود دارد و منابع زیادی در دسترس است که به دست آوردن هر چیزی غیر از نزدیک به 100٪ برای من تقریبا غیر منطقی است.

به هر حال، امیدوارم این کمک کند. من فکر می کنم این باید بخش عمده ای از رویکرد من باشد.

-“Stu”

—————————

آیا می خواهید داستان موفقیت خود (یا حتی یک داستان شکست) را به اشتراک بگذارید؟ از طریق دکمه “بازخورد” در بالا برای من ایمیل بفرستید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *