وقتی میفهمید محصول یک واکنش چیست، واقعاً دو مرحله مهم وجود دارد.
1. فهمیدن اینکه الکترون ها کجا می روند.
2. ترسیم محصول.
من می توانم بگویم حداقل 70-80٪ از دشواری دانش آموزان در مکانیسم های شیمی آلی از قسمت 1 است. قسمت 2 حدود 20-30٪ است.
اتفاقاً این یک تراژدی کوچک است. باید به 98/2 نزدیک تر باشد نه 70/30. من تعداد زیادی از دانشآموزان باهوش را میبینم که مرحله ۲ را به هم میزنند، حتی زمانی که فلشهای درست را میکشند.
هنگامی که فلش ها را به درستی ترسیم کردید، واقعاً دلیلی وجود ندارد که در نهایت محصول را به درستی ترسیم نکنید. فهمیدن اینکه الکترون ها به کجا می روند *بخش سخت* است! این بخشی است که نیاز به تفکر دارد. کشیدن محصول پس از آن تقریباً کاملاً مکانیکی است. باید به اندازه یک تبدیل پس از تاچ داون خسته کننده و قابل تکرار باشد.
خوشبختانه این خطاها کاملا قابل پیشگیری هستند.
اولین کاری که باید انجام دهید این است که کربن های خود را شماره گذاری کنید. این به تنهایی به شما کمک می کند تا از بسیاری از خطاهای رایج جلوگیری کنید.
دومین نکته مهم کمی ظریف تر است. معمول است که بخواهید محصولی را طراحی کنید که زیبا به نظر برسد، زیرا در کتاب درسی به این شکل ترسیم شده است. همچنین نگرانی هایی وجود دارد، به خصوص در امتحانات، که اگر چیزی ترسیم کنید که ترسناک به نظر می رسد، نمرات شما کسر می شود.
میگم پیچش کن ابتدا نسخه زشت را بکشید. اتصال را به درستی دریافت کنید. سپس نسخه زیبا را بکشید.
فلش های منحنی را بکشید (از شماره گذاری کربن ها مطمئن شوید). اکنون، با استفاده از قواعد فرمالیسم پیکان، تمام پیوندهایی را که فلش ها به شما می گویند – بدون حرکت دادن هیچ اتمی به اطراف، شکل داده و بشکنید. سپس، هنگامی که نسخه زشت را دارید، وقت خود را صرف کنید و مولکول را با دقت دوباره ترسیم کنید – هر بار یک اتم.
در اینجا 3 مثال از آنچه منظور من است.
1. در واکنش هیدروبوراسیون:
مرحله دشوار در مکانیسم هیدروبوراسیون، نشان دادن تشکیل پیوند کربن-اکسیژن است. حتی زمانی که مردم این موضوع را درست متوجه میشوند، من آنها را دیدهام که کارهای دیوانهکنندهای انجام میدهند، مانند کشیدن مجدد کربنی که هنوز به بور متصل است. نه نه نه. اگر فقط هر کاری که فلش ها به شما می گویند را انجام دهید، آن را زشت بکشید، سپس دوباره بکشید، خوب خواهید بود.
2. بازآرایی ها
مثال دیگری که مردم را به وجد میآورد، انجام بازآرایی کربوکاتیونها است. اگر کربنهای خود را شمارهگذاری کنید و اولین مثال خود را دقیقاً مانند قبل دوباره ترسیم کنید، به هم ریختن همه چیز بسیار سختتر است، فقط پیوندهایی را که فلشها به شما میگویند شکسته یا تشکیل دهید. پس از آن، هر بار یک کربن بروید و آن را به چیزی زیبا بکشید که می توانید به آن افتخار کنید.
3. Diels-Alder
من واقعاً میتوانم در مورد مثالهای مختلف که در آن به کار میرود ادامه دهم، اما این مثال باید کافی باشد. سومین موردی که در آن به میان می آید در Diels Alder است. به دلایلی ترسیم چیزی که در آن حلقه ای در جزء داین وجود دارد همیشه به نظر می رسد مردم را به هم می زند.
چیزی که من احساس می کنم مجبورم به آن اشاره کنم این است برای ترسیم محصولات به درستی نیازی به درک این واکنش ها ندارید. هنگامی که فلش ها به داخل کشیده می شوند، تمام است. با پیروی از قوانین فشار دادن پیکان، در واقع نیازی به فکر کردن ندارید. کاملا مکانیکی هستش یک ربات (یا یک برنامه آیفون، هوم) می تواند این کار را انجام دهد.
بنابراین وقتی از “فشار دادن پیکان” به طراحی محصول می روید، آنقدر نگران زیبا جلوه دادن آن نباشید. ابتدا نسخه زشت را بکشید. همیشه می توانید بعداً آن را تمیز کنید.